معامله گری در بورس کالا را می توان در سه کلمه خلاصه کرد: استرس، تصمیم گیری، دقت.

کمبود هر یک، اشتباهاتی را رقم خواهد زد که تاوانش میلیون ها تومان پول است. با خواهش می کنم و اشتباه می کنم و ببخشید هم قابل بازگشت نیست.

در این شغل که باشی حتی باید به بدیهیات هم شک کنی. شک کردن به بدیهیات خود، مانع از رخ دادن اشتباه خواهد شد. دقتت در انجام کارها باید بسیار بالا باشد.

و اما مهمتر از همه تصمیم گیری در زمان های در حد 1 دقیقه است. تصمیم گیری که منجر به خرید یا عدم خرید یک کارخانه می شود و ممکن است کارگران یک کارخانه را برای یک هفته، معطل بگذراد و یا می تواند یک کارخانه را با قیمت بالای مواد اولیه بد بخت کند و یا در نقطه مقابل با یک خرید مناسب می تواند چرخ های یک کارخانه را بچرخاند.

ساعت ها در این شغل حرف اول را می زنند. ساعت 12.30 ساغت 13 ساعت 13.30 ساعت 15 هر کدام برایت یادآور لحظات تلخ و شیرینی هستند. لحظات تلخی که شاید از سهل انگاری تو یا مشتری ات بوده است و لحظات شیرینی که با دقت تو یا مشتری ات به خوبی و خوشی رد شده است.

شاید هیچ یک از دغدغه ها و تلاش های تو را کسی که آن ور خط تلفن با تو صحبت می کند متوجه نشود اما تو تمام تلاشت را میکنی که نتیجه اش برای مشتری مطلوب باشد.

در این شغل اگر گران بخری، باید حرف بشنوی، اگر ارزان بخری و کم بخری باید حرف بشنوی، اگر نخری هم که واویلا. در همه حالات باید مشتری را بتوانی قانع کنی و مذاکره گری خوبی باشی. توانایی متقاعد کردن افراد(آنچه در من کم است) در این شغل بسیار مهم است(اگرچه این مهارت در جای جای زندگی کاربرد دارد از دعواهای زن و شوهری گرفته تا متقاعد کردن پلیس برای جریمه نکردنت).