دنیای امروز، دنیایی است که هرکسی به راحتی توانایی بیان نظرات و ایده های خود را دارد. در هیچ دوره ای از تاریخ انسان تا این میزان راحتی در بیان نظرات خود را نداشته است. این آسانی در بیان نظرات باعث می شود که حجم زیادی از نظرات مختلف از افراد مختلف تجمع گردد که با توجه به وقت و حوصله محدود هر فرد و توانایی محدودش در خواندن، توان خواندن تمام نظرات را ندارد. همین باعث می شود تا یک سری نظرات و رفتارهای خاص را بخواند و به آن ها توجه کند. 



انتخاب از میان این همه، نیازمند داشتن مزیتی رقابتی است. داشتن این مزیت رقابتی منجر به توجه دیگران به ما و نظراتمان است. هر چه این مزیت رقابتی محدودتر باشد و رسیدن به آن سخت تر باشد و یا طبق اصطلاح ست گودین شیب آن بیشتر باشد، تعداد افرادی که به ما توجه خواهند کرد بیشتر خواهد بود. مزیت رقابتی است که باعث می شود در جلسه مصاحبه ما از میان متقاضیان به راحتی انتخاب شویم. مزیت رقابتی است که باعث می شود صحبت ما، نوشته ما، در میان انبوهی از صحبت ها و نوشته ها دیده شود.

در بعد کوچکتر ما برای دوست داشته شدن توسط دوستان، آشنایان و همکاران خود نیازمند مزیت رقابتی هستیم. این مزیت رقابتی می تواند محبت، مهربانی، گشاده دستی، شوخ طبعی، قدرت غافلگیرکردن، عدم حساسایت روی وسایل، تسلط بر سخنوری، اهل مطالعه بودن، توانایی دفاع از ارزش ها و هزاران دلیل دیگری باشد که برای دوست داشته شدن نیازمند آنیم. هر چه دستیابی به این مزیت رقابتی سخت تر باشد، افرادی که در شبکه ارتباطی ما حضور دارند، گسترده تر خواهند بود.


مزیت رقابتی من در ارتباطاتم تا به حال چه بوده است و از این به بعد چه خواهد بود؟

چه مزیت هایی برای تغییر شبکه ارتباطاتم نیازمند است که من در حال حاضر آن ها را ندارم؟

چه مزیت های رقابتی می تواند منجر به ارتباط من با افراد قوی تری گردد؟