رقابت با همکار

رقابت با سایر بخش ها

رقابت با پسر خاله و پسر عمو

حسادت به همسر

حسادت به همکار

حسادت به مدیر

حسادت به دوستان

حسادت و رقابت هر دو یک نتیجه مشترک برای من داشته اند

مرا از اهدافم دور کرده اند و به سمت اهدافی برده اند که پس از نایل شدن به آن ها فهمیده بودم اهداف من نبوده اند. در واقع در نتیجه این دو حس، اهدافی برای من ایجاد شده است که اهداف مدنظر من نبوده است، اهداف دیگران بوده است.

ندیدن دستاوردهای خود و مقایسه دائمی خود با دیگران و ندیدن شرایط دستیابی آنان به آن موقعیت من را در شرایطی قرار می داد که رویداد را ببینم و نه فرآیند را. ندیدن فرآیند ها و بی توجهی به آنان این توهم را تقویت می بخشد که رسیدن به دستاوردهای دیگرانی که به آن ها حسادت می ورزیم راه ساده ای است غافل از اینکه:



میخواهم از ضرب المثل مثل کبک سر زیر برف کردن استفاده ای بکنم؛کاری به این ندارم که کبک در برف و برای فرار از دست شکارچی به این خیال که با سر زیر برف کردن، شکارچی هم او را نمی بیند سر به زیر برف فرو می برد.

ای کاش هر روز مثل کبک سر زیر برف فرو کنیم و دیگران را نبینیم تا بتوانیم بر اهداف خود متمرکز شویم و پیشرفت و ترقی خود در راستای اهداف خود را بسنجیم بی دغدغه اینکه چه کسی چه دستاوردی دارد.