امتحان انجمن خوشنویسان نوین

ترم اول از کلاس خوشنویسی هم به پایان رسید و امتحان آن هم برگزار شد.

هنر جذابی است خوشنویسی مخصوصا یادگیری آن کنار فردی دوست داشتنی


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا معراجی

نقطه بهینه در روابط عاطفی

نزدیکی بیش از حد، به همان اندازه که دوری خطرناک است می تواند خطر ساز باشد.

نزدیکی بیش از حد، انتظار می آورد

نزدیکی بیش از حد، زود رنجی می آورد

نزدیکی بیش از حد، حساسیت می آورد

نزدیکی بیش از حد، تک بعدی ات می کند

پیدا کردن نقطه بهینه در یک رابطه عاطفی، امری است که با تجربه به دست می آید و نیازمند داشتن تنوع در ارتباطات اجتماعی از قبیل همکاران و دوستان است. در واقع باید از جهات مختلف تامین باشی تا بتوانی تعادل در یک رابطه عاطفی را رعایت و اجرا کنی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا معراجی

امکان کاهش دستوری نرخ سود سپرده

مصوبه از این قرار بود:

سود سپرده های 1 ساله تمام بانک ها و صندوق های سرمایه‌گذاری با درآمد ثابت به 15درصد تقلیل خواهد یافت. مصوبات شورای پول و اعتبار در چند سال اخیر به تعیین دستوری نرخ سود سپرده و تسهیلات محدود شده است. تعیین دستوری نرخ سود سپرده و نرخ تسهیلات به جای اینکه مشکلی را حل کند، منابع پولی را به سمت بازارهایی با سود های کاذب و موسسات مالی غیر مجاز خواهد برد. همچنین نرخ کم سود تسهیلات منجر به ایجاد تقاضای کاذب برای تسهیلات خواهد شد و برای برخی از افرادی که به این تسهیلات دسترسی داند، رانت ایجاد می کند که منجر به عدم تخصیص بهینه منابع خواهد شد.

برای فهم کارساز بودن این مصوبه باید نگاهی به ریشه های ایجاد این مشکل(افزایش نرخ سود در بازار بانکی) پرداخت:

در شرایط تورمی سال 1390 تا 1392، بانک ها که حجم قابل توجهی از سپرده ها را در نزد خود داشته اند برای جلوگیری از بین رفتن ارزش سپرده ها و از آنجایی که صنعت مسکن و مستغلات در آن سال ها رشد قابل توجهی کرده بود، اقدام به سرمایه گذاری وجوه در این بخش کردند. وقوع رکود تورمی در کشور و مخصوصا در بخش مسکن، بخش بزرگی از دارایی های بانکی را قفل کرد. فرض کنید من از مردم پولی جمع می کنم تا برایشان سرمایه گذاری کنم. با تصمیم های اشتباه خود به اصل سرمایه گذاری ضربه می زنم و قول پرداخت سود تضمین شده مثلا 20دردصدی هم به شما داده ام. از طرفی نمی خواهم اعتماد نسبت به من از بین برود. چه کار می کنم؟ منبعی برای استقراض پیدا می کنم و به این انید که تصمیم های آینده بهتری خواهم گرفت اصل و سود سرمایه گذاری را پرداخت می کنم. این بازی تا آنجا ادامه پیدا می کند که من ورشکست شوم. حال فرض کنید، من بانک هستم. اعتماد اصل اولیه کار من است. به سپرده های جدیدی که می توانم جذب کنم،  بازار وجوه بین بانکی و اضافه برداشت از منابع بانک مرکزی هم دسترسی دارم. هنگامی که نرخ اضافه برداشت از بانک مرکزی 34درصد و نرخ بازار بین بانکی 27درصد (اعداد برای مثال هستند)، بانک بد (با ترازنامه ای پر از دارایی های سمی) برای پرداخت اصل و سود سپرده های قبلی رو به جذب سپرده با نرخ حدود 20درصد می آورد. در این حالت بهای تمام شده سود سپرده حدود 22 درصد (با احتساب نرخ ذخیره قانونی)، خواهد بود که پایین تر از بهای پول در بازار بین بانکی و اضافه برداشت بانک مرکزی است. جذب و مهاجرت سپرده ها از بانک های خوب(فاقد دارایی سمی) به دلیل نرخ بهره بالاتر بانک بد، اتفاق می افتد و بانک های خوب برای جلوگیری از فرار سپرده ها به پرداخت نرخ بالاتر می پردازند. در این فرآیند تمام بانک ها، تبدیل به بانک بد و با بدهی بالا خواهند شد.

حال با توجه به ریشه مشکل، آیا می توان گفت کاهش دستوری نرخ سود و نرخ تسهیلات امری شدنی با توجه وجود دارایی های سمی در ترازنامه بانک هاست. شاهد این امر، تماس های مکرر بانک ها با مشتریان در تمدید قراردادها تا قبل از شروع این مصوبه است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا معراجی

مرموز بودن

تا چه حد در مرموز بودن افکار و رفتار مناسب است و برای چه کسانی؟

انسان ها همچون معمایی هستند که توسط افراد دیگر کشف می شوند. به میزانی که افراد در خود معمای بیشتری داشته باشند، در ذهن دیگران بیشتر باقی خواهند ماند. کارهای باز همیشه سهم بزرگی از ذهن ما را به خود اختصاص می دهد به همین شیوه انسان های باز(افرادی که رازهای بیشتری دارند). سایر افراد برای تعامل با این افراد، تلاش بیشتری خواهند کرد و برای نزدیک شدن به آنان تمام تلاش خود را خواهند کرد. زیرا در این افراد به دنبال کشف حقیقتی هستند. این در حالی است که سایر افراد، به این دلیل که همه چیز را عیان و آشکارا بیان می کنند و چیزی برای کشف ندارند.

افراد مرموز همواره، سخنی برای بیان و نکته ای مانند خرگوشی که از کلاه بیرون می آورند دارند، تا به موقع و برای کسی که خودشان می خواهند معجزه ای از خود، رو کنند.

مرموز بودن را از شخصیت مایکل در فیلم پدرخوانده آموختم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا معراجی

رشد و پیشرفت

محمدرضا شعبانعلی در روز 26 مرداد گردهمایی داشت. این گردهمایی در دانشگاه شهید بهشتی صورت پذیرفت. به دلایلی در این گردهمایی شرکت نکردم.

این نوشته داخل کارت پستال این همایش است:


دیدن این نوشته مرا به یاد کاریکاتور قدیمی انداخت:


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا معراجی

در جستجوی اسطوره

دوست عزیزم شاهین، دوستی پر تلاش، اهل مطالعه و با تصمیمات جسورانه است. بارها عکس یک نفر را در پروفایل تلگرامش و در جای جای زندگی اش دیده بودم. تا روزی که ازش پرسیدم. متوجه شدم اسطوره زندگی اش است. فکر می کنم به خوبی راه زندگی خود را پیدا کرده است. اسطوره زندگی خود را یافته است و هر جای مسیر که باشد خودش را با او تطابق می دهد و مسیر خود را با مسیر او می سنجد و بهترین منتقدش، خودش خواهد بود و مسیر آذرتاش آذرنوش.




از آن شب سوالی در ذهن من نقش بست. اسطوره من در زندگی حرفه ای و شخصی ام چه کسی است؟

برای شروع خلاصه ای چند صفحه ای از سرگذشت چند تن از اسطوره های مالی را خواندم. وارن بافت، جورج سوروس و تنی چند از افراد دیگر را خواندم. اما واقعا از اسطوره بودن برای من و مدل ذهنی من فاصله داشتند.

سوال همچنان باقی است و من هر روز به دنبال جواب سوال

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا معراجی

تلاش در جهت اهداف و پیگیری

در جاهای مختلف از تلاش و پیگیری افراد موفق شنیده و می شنویم. توماس ادیسون در هزارمین مرتبه از آزمایش خود موفق به کشف لامپ گردید و اذعان می کند که من 999 مرتبه اشتباه نکردم بلکه راه های مختلف را آزمودم.

در این پست ها هم به اهمیت پشتکار و تلاش اشاره کردم.

این پست ها و خواندن این مطالب و این خط فکری همراه شد با مطالعه کتاب کوتاه، کاربردی و دوست داشتنی ست گودین.

در این کتاب اشاره خوبی می کند به این نکته که اگر احساس می کنید هر روزتان با تلاشی که انجام می دهید نسبت به روز قبل نه بهتر شده است و نه بدتر این نشانه این است که در یک بن بست گرفتار شده اید. راهی به جز خروج از بن بست که می تواند استعفای شغلی، ترک یک رابطه، تغییر محیط زندگی یا هر چیز دیگری باشد ندارید وگرنه به یک فرد معمولی تبدیل خواهید شد.

در همین کتاب اشاره مناسبی به تلاش و پشتکار صحیح می کند. این را قبلا از محمدرضا شعبانعلی هم در بحث یادگیری شنیده بودم. برای یادگیری لازم است که در مرز یادگیری قبلی خود قرار بگیریم و مرز را توسعه دهیم. حضور در منطقه امنی که آموخته ایم و تکرار آن یادگیری محسوب نمی شود. ست گودین این موضوع را شیب می داند؛ جایی که اکثر افراد متوسط و عادی در آن گرفتار می شوند تا رسیدن به یک موضوع سخت کنار می کشند و عبور از همین شیب است که فرد را به سوپر استار رشته خود بدل می کند.

پی نوشت: سرما خوردگی تابستانی عجیب درد آور است. خدا نصیب نکند 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا معراجی

مشکل در سیستم یا مشکل سیستمی-سخاب یا اخزا مسئله این نیست

اخزا بلای جان بازار سرمایه است.

هرچه می کشیم از اخزا است.

تا وقتی سود بدون ریسک 24-23درصدی در بازار سرمایه است کسی سهم نمی خرد.

سازمان بورس مقصر است که زیر بار انتشار این اوراق برای سامان دهی به بدهی های دولت رفته است.

این ها سخنانی بودکه در هنگام انتشار اوراق اخزا و پس از انتشار آن در بازار سرمایه پر شده بود. فضا علیه این اوراق ملتهب بود و دلیل رکود بازار سهم وجود این اوراق دانسته می شد. وجود این شرایط و فضا (و خیلی چیزهایی که من نمی دانم) شاپور محمدی را به آن واداشت تا اجازه انتشار این اوراق را در فرا بورس ندهد و این اوراق دیگر در بازار منتشر نشد. انصافا هم این اوراق با نرخ مناسب به سختی در بازار پیدا می شد و خرید آن در حجم های بالا و نرخ مناسب کار بسیار سختی بود.

مسئله این است که به این مشکل دیدگاه سیستمی داشته باشیم یا نه؟ در واقع مشکل را سیستمی ببینیم یا فقط مشکلی در سیستم. اگر این مسئله را مشکل در سیستم ببینیم، حذف انتشار این اوراق مشکل را حل خواهد کرد و دیگری مسئله ای را با اشکال دیگر، در سیستم رخ نخواهد داد.

اما اگر مشکل را سیستمی ببینیم، توقف انتشار این اوراق مشکل را حل نخواهد کرد. بلکه منجر به پیدایش مجدد مشکل به صورت های مختلف در جای جای سیستم است. سخاب نمونه عدم اجازه انتشار به اخزا، در بازار رسمی فرا بورس بود. عدم اجازه انتشار به اوراق خزانه منجر به آن شد که بانک ملی به عنوان انتقال دهنده این اوراق وارد بازار شود و به دلیل آنکه بازار شفاف و با عمق مناسب برای آن وجود نداشت و معاملات آن مبتنی بر مذاکره خریدار و فروشنده بود، نرخ این اوراق تا 45درصد هم پیش رفت. معضلی که بیشتر دامن گیر بازار سرمایه و سهام شد و حجم بزرگی از سرمایه ها را به سمت خود جذب کرد. حال قرار است مجددا این اوراق در بازار فرابورس پذیرش خواهد شد و مسیر آنچه اخزا طی کرد را مجددا طی نماید. حال سوال این است که اخزا ها و سخاب ها مشکل سیستمی هستند یا مشکل در سیستم؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا معراجی

درس هایی از فیلم the shawshank redemption

پی نوشت: شاید سومین بار است که این فیلم را می بینم. اولین بار در تلویزیون این فیلم را دیدم وقتی که در دوره راهنمایی مشغول به تحصیل بودم. دیدن این فیلم به زبان اصلی طعم دیگری دارد و در نسخه زبان اصلی است که نکات فیلم را خواهی فهمید. دیدن چندباره بعضی فیلم های ارزشمند به انسان درس هایی می آموزد که در نگاه اول و فهمیدن جریان فیلم، مسلما این درس ها را نمی بینی.

برخی از درس هایی که از این فیلم گرفته ام:

1.      در هر محیطی می توان متفاوت بود: برای تغییر لازم به تغییر محیط نیست، هر محیطی را می توان تغییر داد و تبدیل به جایی که دوست داریم کرد. ایجاد یک کتابخانه در زندان شاید شوخی به نظر برسد اما این کاری بود که توسط اندی انجام شد. ثمره این کار، تبدیل زندان به مکانی دوست داشتنی برای وی که در آن می تواند هم به مطالعه بپردازد و هم ارزشمندی خود در عزت نفس را حفظ کند(با آموزش افراد دیگر).

2.      پیگیری، صبر، زمان، انتقاد ناپذیری و راضی نشدن به کم کلید رسیدن به اهداف: اگر اندی کسی بود که با انتقاد دیگران سر خم می کرد، هیچ گاه نمی توانست کتابخانه اش در زندان را تاسیس کند. اگر اندی کسی بود که پیگیری کافی را نداشت، هیچ گاه بودجه برای تاسیس کتابخانه نمی یافت. اگر اندی کسی بود که به کم راضی می‌شد، هیچ وقت وسعت کتابخانه اش انقدر بزرگ نبود و به یک مکان کوچک بسنده می کرد. صبر، پیگیری و تلاش نقاط اصلی اندی در رسیدن به آزادی اش بود. با یک چکش 6 اینجی، 20 سال برای حفر تونل تلاش کرد و روز به روز پیش رفت. هیچ کس و هیچ وقت کسی فکر نمی کرد که با یک چکش 6 اینچی طی بیست سال بتوان از زندانی فرار کرد اما اندی با تلاش خود نشان داد می توان اینکار را کرد.

3.      ارائه مهارت های خود و ایجاد محیطی راحت برای خود: در صحنه ای از فیلم شاهد هستیم که اندی برای ارائه مهارت فرار مالیاتی به زندانبان تا سر حد مرگ پیش می رود. همین امر موجب می شود تا امین نگهبانان و رئیس زندان در امور مالیاتیشان گردد. اگر جرئت ارائه این مهارت توسط اندی نبود، هیچ گاه نمی‌توانست از زندان فرار کند و محیطی مناسب برای خود بسازد. تعیین دستمزد خود برای ارائه مشاوره مالی را آبجو برای همکارانش تعیین می کند تا بتواند محیطی را ایجاد کند که در آن احساس راحتی می کند و مدافعانی برای کارهایش پیدا کند.

4.      مقاومت تا سر حد مرگ برای رسیدن به هدف: طی کردن 500 یارد (نزدیک به نیم مایل) در لوله فاضلاب زندان برای رهایی مقاومتی ستودنی می خواهد. مقاومتی که کار هر کسی نخواهد بود حتی فکرکردن به آن. البته به نظرم این مقاومت و تلاش خستگی ناپذیر ناشی از انگیزه تصور هدف خود بوده است. هدفی که در این صحنه فیلم به خوبی توسط اندی تصویر شده است و هنگامی که از آن صحبت می کند چشمانش برق خاصی دارد.

5.      هدف داشتن و حل نشدن در محیط: اگر اندی هدفی برای فرار نداشت. اگر امیدی به آینده و زندگی بدون زندان نداشت مسلما در فضای زندان حل می شد . به خواسته هایی که به وی عرضه می‌ شد جواب رد نمی داد و نهایتا تا آخر عمر سالم در زندان می ماند. حل نشدن در فضای زندان نتیجه امید و هدف اندی بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا معراجی

ست گودین

پی نوشت: هنگام مطالعه درس فرسایش تدریجی اهداف و استانداردها، به کامنت یکی از دوستان متممی درباره کتاب شیب ست گودین برخوردم. کتاب را تهیه کردم.


اسم ست گودین را در متمم زیاد خوانده بودم و زیاد شنیده بودم. کتابش را که خریدم در هنگام صحبت با یک دوست متممی تازه وارد، نتوانستم توضیحاتی درباره ست به او بدهم.

ست گودین، نویسنده، کارآفرین و بازاریاب آمریکایی است. کتاب های گوناگونی در زمینه بازاریابی دارد. کتاب شیب ست گودین، کتابی با تعداد صفحات کم(89 صفحه) راهکاری عملی درمورد زمان رها کردن کارها و اهداف به ما ارائه می دهد(نوشته های پست و روی کتاب و کامنت دوست متممی ام به این نتیجه مرا رساند وگرنه هنوز مطالعه نکردمش!).


 

چهره جالبش در سایتش و نگاهی که بازدید کنندگان دارد هم در نوع خودش جالب است.

 

ست گودین به صورت روزانه در تایپ پد پست می گذارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا معراجی