۵ مطلب با موضوع «اقتصادی» ثبت شده است

نشانه هایی از برگشت در تحلیل تکنیکال و درسی برای زندگی


نمودار بالا نمودار تغییرات قیمت معاملات آتی سکه شهریور ماه 1397 است که در بازار آتی سکه بورس کالای ایران معامله می شود.

برای کسب اطلاعات در این مورد می توانید به اینجا مراجعه نمایید.

بازار آتی سکه را دوست دارم به دلیل نوسات و اهرم معاملاتی موجود در آن. روزانه را رصدش می کنم و معامله انجام می دهم. به نقطه ای که در این نمودار مشخص کرده ام توجه کنید:

از کجا می توان فهمید که بازار در اینجا باز هم به ریزش خود ادامه می دهد یا رشد می کند و بالاترین قیمت صبح را هم فتح خواهد کرد؟

واضح است اعداد و نشانه های پیش رو، توانایی بیان این مسئله را به ما دارند. بی توجهی به نشانه ها در این بازار قاتل سرمایه است. یکی از نشانه های پیش رو می تواند خط روند RSI باشد.

اما اگر بازار را تحلیل کردیم و به نشانه ها بی توجه بودیم چطور؟ آیا این روشی کارآمد و مناسب در الگوی معاملاتی ماست؟

بی توجهی به نشانه ها و توجیه پیشامدها، ما را به سمت ضرر سوق خواهد داد.

(برای مشاهده نمودار در سایز اصلی می توانید بر روی آن کلیک کنید تا روند مورد بحث را در آن ببینید)



آیا ضرر مالی با ضرر ناشی از از دست دادن زمان، انرژی و عمر محدود ما قابل مقایسه است؟

چرا در زندگی شغلی، عاطفی، اجتماعی به نشانه ها حساس نیستیم؟

چرا نشانه های پیش رو تعریف نمی کنیم تا وقایع را زودتر پیش بینی کنیم و در دام آن ها نیفتیم؟

اگر بخواهیم در هر حوزه از زندگی نشانه ای پیشرو تعریف کنیم، این نشانه ها کدامند؟

یک بار به صورت مختصر در این باره و نشانه ها نوشتم(+) اما هنوز این موضوع جای فکر بسیار دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا معراجی

امکان کاهش دستوری نرخ سود سپرده

مصوبه از این قرار بود:

سود سپرده های 1 ساله تمام بانک ها و صندوق های سرمایه‌گذاری با درآمد ثابت به 15درصد تقلیل خواهد یافت. مصوبات شورای پول و اعتبار در چند سال اخیر به تعیین دستوری نرخ سود سپرده و تسهیلات محدود شده است. تعیین دستوری نرخ سود سپرده و نرخ تسهیلات به جای اینکه مشکلی را حل کند، منابع پولی را به سمت بازارهایی با سود های کاذب و موسسات مالی غیر مجاز خواهد برد. همچنین نرخ کم سود تسهیلات منجر به ایجاد تقاضای کاذب برای تسهیلات خواهد شد و برای برخی از افرادی که به این تسهیلات دسترسی داند، رانت ایجاد می کند که منجر به عدم تخصیص بهینه منابع خواهد شد.

برای فهم کارساز بودن این مصوبه باید نگاهی به ریشه های ایجاد این مشکل(افزایش نرخ سود در بازار بانکی) پرداخت:

در شرایط تورمی سال 1390 تا 1392، بانک ها که حجم قابل توجهی از سپرده ها را در نزد خود داشته اند برای جلوگیری از بین رفتن ارزش سپرده ها و از آنجایی که صنعت مسکن و مستغلات در آن سال ها رشد قابل توجهی کرده بود، اقدام به سرمایه گذاری وجوه در این بخش کردند. وقوع رکود تورمی در کشور و مخصوصا در بخش مسکن، بخش بزرگی از دارایی های بانکی را قفل کرد. فرض کنید من از مردم پولی جمع می کنم تا برایشان سرمایه گذاری کنم. با تصمیم های اشتباه خود به اصل سرمایه گذاری ضربه می زنم و قول پرداخت سود تضمین شده مثلا 20دردصدی هم به شما داده ام. از طرفی نمی خواهم اعتماد نسبت به من از بین برود. چه کار می کنم؟ منبعی برای استقراض پیدا می کنم و به این انید که تصمیم های آینده بهتری خواهم گرفت اصل و سود سرمایه گذاری را پرداخت می کنم. این بازی تا آنجا ادامه پیدا می کند که من ورشکست شوم. حال فرض کنید، من بانک هستم. اعتماد اصل اولیه کار من است. به سپرده های جدیدی که می توانم جذب کنم،  بازار وجوه بین بانکی و اضافه برداشت از منابع بانک مرکزی هم دسترسی دارم. هنگامی که نرخ اضافه برداشت از بانک مرکزی 34درصد و نرخ بازار بین بانکی 27درصد (اعداد برای مثال هستند)، بانک بد (با ترازنامه ای پر از دارایی های سمی) برای پرداخت اصل و سود سپرده های قبلی رو به جذب سپرده با نرخ حدود 20درصد می آورد. در این حالت بهای تمام شده سود سپرده حدود 22 درصد (با احتساب نرخ ذخیره قانونی)، خواهد بود که پایین تر از بهای پول در بازار بین بانکی و اضافه برداشت بانک مرکزی است. جذب و مهاجرت سپرده ها از بانک های خوب(فاقد دارایی سمی) به دلیل نرخ بهره بالاتر بانک بد، اتفاق می افتد و بانک های خوب برای جلوگیری از فرار سپرده ها به پرداخت نرخ بالاتر می پردازند. در این فرآیند تمام بانک ها، تبدیل به بانک بد و با بدهی بالا خواهند شد.

حال با توجه به ریشه مشکل، آیا می توان گفت کاهش دستوری نرخ سود و نرخ تسهیلات امری شدنی با توجه وجود دارایی های سمی در ترازنامه بانک هاست. شاهد این امر، تماس های مکرر بانک ها با مشتریان در تمدید قراردادها تا قبل از شروع این مصوبه است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا معراجی

مشکل در سیستم یا مشکل سیستمی-سخاب یا اخزا مسئله این نیست

اخزا بلای جان بازار سرمایه است.

هرچه می کشیم از اخزا است.

تا وقتی سود بدون ریسک 24-23درصدی در بازار سرمایه است کسی سهم نمی خرد.

سازمان بورس مقصر است که زیر بار انتشار این اوراق برای سامان دهی به بدهی های دولت رفته است.

این ها سخنانی بودکه در هنگام انتشار اوراق اخزا و پس از انتشار آن در بازار سرمایه پر شده بود. فضا علیه این اوراق ملتهب بود و دلیل رکود بازار سهم وجود این اوراق دانسته می شد. وجود این شرایط و فضا (و خیلی چیزهایی که من نمی دانم) شاپور محمدی را به آن واداشت تا اجازه انتشار این اوراق را در فرا بورس ندهد و این اوراق دیگر در بازار منتشر نشد. انصافا هم این اوراق با نرخ مناسب به سختی در بازار پیدا می شد و خرید آن در حجم های بالا و نرخ مناسب کار بسیار سختی بود.

مسئله این است که به این مشکل دیدگاه سیستمی داشته باشیم یا نه؟ در واقع مشکل را سیستمی ببینیم یا فقط مشکلی در سیستم. اگر این مسئله را مشکل در سیستم ببینیم، حذف انتشار این اوراق مشکل را حل خواهد کرد و دیگری مسئله ای را با اشکال دیگر، در سیستم رخ نخواهد داد.

اما اگر مشکل را سیستمی ببینیم، توقف انتشار این اوراق مشکل را حل نخواهد کرد. بلکه منجر به پیدایش مجدد مشکل به صورت های مختلف در جای جای سیستم است. سخاب نمونه عدم اجازه انتشار به اخزا، در بازار رسمی فرا بورس بود. عدم اجازه انتشار به اوراق خزانه منجر به آن شد که بانک ملی به عنوان انتقال دهنده این اوراق وارد بازار شود و به دلیل آنکه بازار شفاف و با عمق مناسب برای آن وجود نداشت و معاملات آن مبتنی بر مذاکره خریدار و فروشنده بود، نرخ این اوراق تا 45درصد هم پیش رفت. معضلی که بیشتر دامن گیر بازار سرمایه و سهام شد و حجم بزرگی از سرمایه ها را به سمت خود جذب کرد. حال قرار است مجددا این اوراق در بازار فرابورس پذیرش خواهد شد و مسیر آنچه اخزا طی کرد را مجددا طی نماید. حال سوال این است که اخزا ها و سخاب ها مشکل سیستمی هستند یا مشکل در سیستم؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا معراجی

انقلاب صنعتی

پی نوشت: آنچه از انقلاب صنعتی به یاد داشتم مربوط می شد به کتاب تاریخ سال دوم راهنمایی. این کتاب، انقلاب صنعتی را تغییر نحوه تولید محصولات از تولیدات دستی به ماشینی و تبدیل شغل مردم از کشاورزی به کارگر کارخانه ها تعریف کرده بود.  تنها تعریف من از انقلاب صنعتی در همین خلاصه می شد. هیچ گاه به دلیل این اتفاق مهم ر تاریخ بشر فکر نکرده بودم تا این کتاب را خواندم

ویکی پدیا، انقلاب صنعتی را درگرگونی های بزرگ در صنعت، کشاورزی، تولید و حمل و نقل تعریف می کند که در اواسط قرن هجدهم در انگلستان به وقوع می پیوندند. سه زمینه عمده این انقلاب، بافندگی، زغال سنگ و ذوب آهن بوده است.

اما سوال اصلی اینجاست چرا در میان تمام کشورهای اروپای غربی شامل فرانسه، اسپانیا، ایتالیا و... این اتفاق باید در انگلستان رخ دهد؟

کتاب "چرا کشورها شکست می خورند" دلیل را در تخریب خلاق جستجو می کند.

"ویلیام لی" فردی بود که بعد از تحصیلاتش به انگلستان بازگشت و با دیدن رنج و زحمت مادرش در بافتن کلاه های پشمی ماشین نساجی را اختراع کرد. واکنش الیزابت اول نسبت به اختراع او بسیار درد آور بود.وی به این دلیل که، این اختراع را باعث بی ثباتی ناشی از بیکار شدن فقرا می دانست، اجازه ثبت این اختراع را به لی نداد. 

تخریب خلاق نوآوری تکنولوژیکی است که جوامع انسانی را ثروتمندتر می کند و قدرت سیاسی گروه هایی را از بین می برد. این گروه های سیاسی همان افرادی هستند که در مقابل این تغییر مخالفت نشان می دهند.

ساختار سیاسی کشور انگلستان به دلیل وجود بارون ها در جایگاهی پس از پرنس جان و همچنین مجلس عوامی متشکل از طبقات مختلف و مهم تر از آن، متشکل از تجار و صنعتگرانی که با استبداد پادشاه مخالفت می کردند به سمت تکثر گرایی رفت و پیش زمینه های تخریب خلاق را ایجاد کرد. بارون ها در سال 1215 پرنس جان را مجبور کردند تا مگناکارتا را بپذیرد و 25 نفر منتخب از میان بارون ها بر اجرای آن نظارت داشتند.

تظلم خواهی به تمام افراد جامعه این اجازه را می داد تا در صورت سلب حقوق خود، با ارائه عریضه به نهادها مانع از سلب حق مالکیت خود توسط پارلمان یا پادشاه گردند. این خود قدمی بزرگ در جهت ایفای حقوق مالیکت بود و به مخترعان و نوآوران این اجازه را می داد تا اختراعاتشان را ارائه دهند و از مزایای آن بهره ببرند.

شاید جمله زیر که نقل قول مستقیم از این کتاب است جان کلام را بهتر به ما بفهماند:

"ظهور انقلاب صنعتی نه نتیجه مالیات های جور واجور و نه دسترسی به منابع مالی بود بلکه نتیجه بازآرایی اساسی نهادها به نفع نوآوران و کارآفرینان و برمبنای ظهور حق مالکیت اطمینان بخش تر و کارآمدتر بود".

وجود حق مالکیت، نهادهایی که مانع از تخریب خلاق می گشتند و نظام سیاسی که قدرت پادشاه در آن به خوبی کنترل شده بود را می توان دلیل وقوع این انقلاب در انگلستان دانست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا معراجی

درآمدی بر کتاب "چرا کشورها شکست می خورند"

کتابی تاریخی تحلیلی که به بررسی علت رشد و توسعه برخی کشورها و دلیل عدم پیشرفت برخی دیگر پرداخته است. این کتاب در مطالعاتی که من تا به حال داشته ام، اولین کتابی است که به رشد اقتصادی دیدگاهی تاریخی- اقتصادی دارد. 
رشد و پیشرفت کشورها در دیدگاه نویسندگان کتاب روندی است که تعامل برخی از عوامل و همزمانی برخی اتفاقات را می طلبد. اتفاقا همین دیدگاه تاریخی-اقتصادی است که جذابیت کتاب را دوچندان کرده است. رشد و پیشرفت کشورها در دیدگاه نویسندگی محصولی از یک روند تاریخی و کشمکش های سیاسی است و من خواننده از همه جا بی خبر که محصول نهایی را دیده ام(کشورهای توسعه یافته) آن را به فرهنگ و جغرافیا و دانش حاکمان نسبت می دهند. در این کتاب سه نظریه معروف در زمینه رشد و توسعه کشورها با مثال نقض رد می شود. سه نظریه مذکور نظریه فرهنگ، جغرافیا و جهل هستند.
کتاب به شدت گیرا و جذاب است و روایتی تحلیلی تاریخی است که هیچ مورخی به این زیبایی توانایی درک روندهای تاریخی موجود برای درک تفاوت پیشرفت کشورها را ندارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا معراجی