هدف گذاری کار بسیار سخت و حساسی است. در ابتدای امر که به هدف گذاری فکر می کنی، فکر کردن به چیزهایی که قرار 

است به آن ها برسی ساده ترین کار ممکن است حتی روی کاغذ آوردن آن نیز آسان است. مثلا من میخواهم سال دیگر موفق تر از امسال باشم. اما آیا این هدفی است که قابل دستیابی باشد یا اگر قابل دستیابی باشد اصلا قابل سنجش است؟

هدف باید واضح، عینی و قابل سنجش باشد و ملاک هایی برای اینکه بفهمیم در مسیر درست هستیم یا نه داشته باشیم.

من فردی کمال گرا هستم و تصمیم می گیرم شبانه 10 دقیقه ورزش کنم بعد از گذشت یک هفته می بینم 5 روز از هفته را ورزش کرده ام و پیش خودم می گویم از اولم می دانستم به هدفم پایبند نخواهم ماند. در هدف گذاری نباید کمال گرا بود یا اگر هدف را بلند انتخاب کردیم نباید خودمان یادم برود که بالاخره 5 روز از هفته را ورزش کرده ام و ملاک 7 روز هفته ملاک بزرگی است و ورزش کردن پنج روزه خود دستاورد بزرگی در راستای هدفم است.

همه این مطالب بهتر و زیباتر از اینجا در فایل های صوتی نقطه شروع متمم قرار داده شده است.

به جلو غلتاندن هدف خود یکی از مهمترین مهارت هاست. به جلو غلتاندن هدف یعنی مست رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده خود نشویم و هدف های خود را اصطلاحا Roll over کنیم تا بتوانیم پویایی را تجربه کنیم. به جلو غلتاندن هدف، باید قبل از رسیدن به استانداردهایی که تعیین کرده ایم اتفاق بیافتد وگرنه چنان مست رسیدن به استانداردهای خود خواهیم شد که مسیر پیش رو را به فراموشی خواهیم سپرد.