اگر بخواهم خطای تایید را به صورت خیلی ساده تعریف کنم، تعریف زیر راهگشا خواهد بود:

دیدن و تایید گرفتن از شواهدی که نظریه یا دیدگاه ما را تایید می کنند و ندیدن و استشناء دانستن شواهدی که مخالف با دیدگاه ماست.

من دیدگاهی دارم در زمینه تاثیر دین و دینداری(با هر تعریفی) بر ثروت. هر ثروتمندی را که می بینم به اطرافیانم می گویم نگاه کن اصلا دلیل من تا حالا آدم ندیدم ثروتمند باشه و دیندار نباشه. بقیه کسانی هم که دین دار نیستند و پولدارند استثناء اند.(شاید خنده دار به نظر بیاد اما ما در خیلی از ابعاد زندگیمون اینکارو می کنیم و برای تایید دیدگاهامون تمام موارد نقض رو نادیده می گیریم و براساس شواهد موجود دیدگاه رو تایید می کنیم  و میشه مبنا و ملاکمون).

خبرنگارهای اقتصادی به خصوص در ایران قربانی های اصلی این خطا هستند. تئوری آسانی برای خود تنظیم می کنند و دو سه مورد از موارد تایید آن تئوری گزارش تهیه می کنند و تمام. خودشان هم در انتهای نتیجه دلخواه شان را می گیرند و به خورد مخاطب می دهند.

فضای اینترنت و اکانت گوگل هم زمینی حاصل خیز برای خطای تایید است. هنگامی که مبتنی بر آنچه تا به حال سرچ کرده ام نتایج متفاوتی به من نمایش می دهد در حال آب دادن به ریشه خطای تایید است. بارها برای من پیش آمده است که وبلاگ و نام خودم را در گوگل جستجو کرده ام و به عنوان اولین نتیجه وبلاگ خودم را آورده است و حس مهم بودن را به من منتقل کرده است! در حالی که جستجو با اکانت های دیگر عکس های فیلم معراجی ها را برایتان نمایش خواهد داد.