والتر میشل، استاد دانشگاه استنفورد آزمایشی را با مارشمالو طراحی کرد.


در این آزمایش به هر کودک یک مارشمالو داده می شد و به آن ها گفته می شد که اگر 15 دقیقه صبر کنند، یک مارشمالو دیگر به آن ها داده می شود. صبر 15 دقیقه ای منجر به 2 برابر شدن پاداش کودکان می شد. همانگونه که انتظار می رفت، کودکان به دو دسته تقسیم می شدند. دسته اول کسانی که صبر می کردند و دو مارشمالو می خوردند و دسته دوم کسانی که صبر نمی کردند. این آزمایش روی 600 کودک انجام شد و کار جالب آقای والتر میشل آن بود که سوابق این کودکان را نگه داشت و زندگی آنان را در 10، 20 و 30 سال دیگر مورد بررسی قرار داد.

نتایج حیرت آور بود.

آن دسته از بچه‌ها که به کلوچه دست نزدند، با این تفسیر که اراده‌ای قوی تر دارند و می‌توانند کنترل بیشتری بر روی رفتارشان داشته باشند، در آینده هم موفق تر، سالم‌تر و حتی در ازدواجشان موفق تر هستند.

همانگونه که محمدرضا شعبانعلی هم در متمم بیان کرده است؛ تعریف بالغ هر فرد هم همین است: کسی که بتواند لذت آنی را برای منافع خود در آینده نادیده بگیرد.

آن چیزی که در نظم شخصی هم به آن نیاز داریم چیزی از همین جنس است. همان چیزی که در مدیریت توجه به آن نیازمندیم.

در تمام این موارد می بایست از لذت آنی، دوپامین حاصل از یک فعالیت در دسترس برای یک فعالیت مفید یا دورتر بگذریم.

چیزی که اصطلاحا به آن اراده هم می گوییم.

می توان تقویت اراده را کلید دستیابی به توجه، نظم شخصی و تعریفی از یک فرد بالغ دانست.