در جاهای مختلف از تلاش و پیگیری افراد موفق شنیده و می شنویم. توماس ادیسون در هزارمین مرتبه از آزمایش خود موفق به کشف لامپ گردید و اذعان می کند که من 999 مرتبه اشتباه نکردم بلکه راه های مختلف را آزمودم.

در این پست ها هم به اهمیت پشتکار و تلاش اشاره کردم.

این پست ها و خواندن این مطالب و این خط فکری همراه شد با مطالعه کتاب کوتاه، کاربردی و دوست داشتنی ست گودین.

در این کتاب اشاره خوبی می کند به این نکته که اگر احساس می کنید هر روزتان با تلاشی که انجام می دهید نسبت به روز قبل نه بهتر شده است و نه بدتر این نشانه این است که در یک بن بست گرفتار شده اید. راهی به جز خروج از بن بست که می تواند استعفای شغلی، ترک یک رابطه، تغییر محیط زندگی یا هر چیز دیگری باشد ندارید وگرنه به یک فرد معمولی تبدیل خواهید شد.

در همین کتاب اشاره مناسبی به تلاش و پشتکار صحیح می کند. این را قبلا از محمدرضا شعبانعلی هم در بحث یادگیری شنیده بودم. برای یادگیری لازم است که در مرز یادگیری قبلی خود قرار بگیریم و مرز را توسعه دهیم. حضور در منطقه امنی که آموخته ایم و تکرار آن یادگیری محسوب نمی شود. ست گودین این موضوع را شیب می داند؛ جایی که اکثر افراد متوسط و عادی در آن گرفتار می شوند تا رسیدن به یک موضوع سخت کنار می کشند و عبور از همین شیب است که فرد را به سوپر استار رشته خود بدل می کند.

پی نوشت: سرما خوردگی تابستانی عجیب درد آور است. خدا نصیب نکند