پی نوشت: آنچه از انقلاب صنعتی به یاد داشتم مربوط می شد به کتاب تاریخ سال دوم راهنمایی. این کتاب، انقلاب صنعتی را تغییر نحوه تولید محصولات از تولیدات دستی به ماشینی و تبدیل شغل مردم از کشاورزی به کارگر کارخانه ها تعریف کرده بود.  تنها تعریف من از انقلاب صنعتی در همین خلاصه می شد. هیچ گاه به دلیل این اتفاق مهم ر تاریخ بشر فکر نکرده بودم تا این کتاب را خواندم

ویکی پدیا، انقلاب صنعتی را درگرگونی های بزرگ در صنعت، کشاورزی، تولید و حمل و نقل تعریف می کند که در اواسط قرن هجدهم در انگلستان به وقوع می پیوندند. سه زمینه عمده این انقلاب، بافندگی، زغال سنگ و ذوب آهن بوده است.

اما سوال اصلی اینجاست چرا در میان تمام کشورهای اروپای غربی شامل فرانسه، اسپانیا، ایتالیا و... این اتفاق باید در انگلستان رخ دهد؟

کتاب "چرا کشورها شکست می خورند" دلیل را در تخریب خلاق جستجو می کند.

"ویلیام لی" فردی بود که بعد از تحصیلاتش به انگلستان بازگشت و با دیدن رنج و زحمت مادرش در بافتن کلاه های پشمی ماشین نساجی را اختراع کرد. واکنش الیزابت اول نسبت به اختراع او بسیار درد آور بود.وی به این دلیل که، این اختراع را باعث بی ثباتی ناشی از بیکار شدن فقرا می دانست، اجازه ثبت این اختراع را به لی نداد. 

تخریب خلاق نوآوری تکنولوژیکی است که جوامع انسانی را ثروتمندتر می کند و قدرت سیاسی گروه هایی را از بین می برد. این گروه های سیاسی همان افرادی هستند که در مقابل این تغییر مخالفت نشان می دهند.

ساختار سیاسی کشور انگلستان به دلیل وجود بارون ها در جایگاهی پس از پرنس جان و همچنین مجلس عوامی متشکل از طبقات مختلف و مهم تر از آن، متشکل از تجار و صنعتگرانی که با استبداد پادشاه مخالفت می کردند به سمت تکثر گرایی رفت و پیش زمینه های تخریب خلاق را ایجاد کرد. بارون ها در سال 1215 پرنس جان را مجبور کردند تا مگناکارتا را بپذیرد و 25 نفر منتخب از میان بارون ها بر اجرای آن نظارت داشتند.

تظلم خواهی به تمام افراد جامعه این اجازه را می داد تا در صورت سلب حقوق خود، با ارائه عریضه به نهادها مانع از سلب حق مالکیت خود توسط پارلمان یا پادشاه گردند. این خود قدمی بزرگ در جهت ایفای حقوق مالیکت بود و به مخترعان و نوآوران این اجازه را می داد تا اختراعاتشان را ارائه دهند و از مزایای آن بهره ببرند.

شاید جمله زیر که نقل قول مستقیم از این کتاب است جان کلام را بهتر به ما بفهماند:

"ظهور انقلاب صنعتی نه نتیجه مالیات های جور واجور و نه دسترسی به منابع مالی بود بلکه نتیجه بازآرایی اساسی نهادها به نفع نوآوران و کارآفرینان و برمبنای ظهور حق مالکیت اطمینان بخش تر و کارآمدتر بود".

وجود حق مالکیت، نهادهایی که مانع از تخریب خلاق می گشتند و نظام سیاسی که قدرت پادشاه در آن به خوبی کنترل شده بود را می توان دلیل وقوع این انقلاب در انگلستان دانست.